به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، سرهنگ دوم «خالد سلمان محمود کاظمی» یکی از افسران ارتش عراق در دوران هشت سال جنگتحمیلی است، او در خاطرهای به روایت کودککشی نیروهای عراقی اعتراف کرده است و میگوید: «در روزهای آغاز جنگ عراق علیه ایران به خانه شخصی به نام «شیخ ابراهیم زبیدی» رسیدیم، پسربچه 6 سالهای از آن بیرون آمد، سروان «عبدالوهاب الحدیثی» فرمانده گروهان دوم از گردان اول از تیپ ششم زرهی، دستور شلیک به سوی آن کودک را صادر کرد که بلافاصله مورد هدف واقع شد و جان سپرد. خبر به فرمانده تیپ سرهنگ ستاد «صبیح عمران طرفه» رسید. او با این کار اظهار مخالفت کرد. علت مخالفت او بنا به گفتهاش این بود که «این اقدام بر روی سربازان عراقی تأثیرات منفی خواهد داشت.» اما سروان عبدالوهاب الحدیثی در جواب گفت: «جناب سرهنگ ما کودکان ایرانیها را میکشیم تا در آینده و بعد از ما با فرزندانمان نجنگند.» این سروان به خاطر کشتن کودکان از دست صدام مدال شجاعت گرفت.
از روز 23 مهرماه سال 1359، ستونی از تانکها به سوی بندر حرکت کردند. سرهنگ دوم ستاد هشامالربیعی فرمانده گردان سوم از نیروهای گارد جمهوری میگوید: «ما با مقاومت شدیدی مواجه شدیم به نحوی که بیش از 100 نفر از نیروهایمان کشته و 45 نفر زخمی شدند. نمیدانستیم از کدام جهت به سوی ما شلیک میشود، نیروهای ما درو میشدند. با فرمانده لشکر یعنی «صلاح عمرالعلی» تماس گرفتم و برای او توضیح دادم که مقاومت ایرانیها در این محور شدید است، با ناراحتی در جوابم گفت: «آنها چند نفر اوباش هستند، من تعجب میکنم چطور اسم شما را گذاشتهاند نیروهای مخصوص، شما توانایی پیشروی بیشتر از 10 متر را ندارید، باید قبول کنید که از آنها ضعیفتر و پستتر هستید.»
«گردان اول از تیپ 46 زرهی به عنوان نیروی پشتیبانی کننده به ما پیوست اما دچار تلفات سنگینی شد. بعد از آنکه بیش از 35 کشته و 108 زخمی و 57 مفقود بر جای گذاشت، برای فرار از صحنه نبرد، تصمیم به عقبنشینی گرفت. فرمانده گردان مذکور علگاوی نیز در میان کشتهشدگان بود. هنگام عصر گردان سوم گارد جمهوری نیز تصمیم گرفت عقبنشینی کند. که این امر موجب تنزل روحیه همه افراد تیپ شد.» به همین خاطر «اسماعیل تایهالنعیمی» فرمانده نیروهای جنوب پس از دریافت گزارش در این باره و بررسی وضعیت عمومی و شرایط منطقه دستورهای زیر را صادر کرد:
در سه محور به ترتیب زیر عملیات انجام شود:
1-محور اول به فرماندهی سرهنگ ستاد ثامر التکریتی.سه گردان از نیروهای ویژه به همراه یک گردان تانک تحت فرماندهی سرهنگ ثامر خواهد بود و از جناح چپ شهر پیشروی خواهد کرد.
2-محور دوم به فرماندهی سرتیپ طاق الدلیمی که سه گردان از نیروی پیاده و دو گردان تانک تحت امر دارد و از جناح وسط پیشروی میکند.
3-محور سوم از منطقه مرکزی پیشروی میکند و تمرکز آن بیشتر در پل جدید است.
پس از تجمع کامل نیروها، مأموریت و وظایف هر یک از گردانها به طور مشروح تقسیم شد:
1-گردان دوم از تیپ دوم نیروهای مخصوص در سمت چپ خیابان 40 متری عمل میکند.
2-گردان دوم از تیپ 31 نیروهای ویژه مأموریتش در جناح چپ گردان دوم است.
3-گردان اول از تیپ 33 نیروهای ویژه نیز در سمت چپ گردان دوم از تیپ 31 عمل میکند.
4-گردان نهم از نیروهای گارد جمهوری به عنوان نیروی احتیاط تیپ سوم گارد جمهوری خواهد بود. همچنین، نیروهای ویژه مستقر در بندر نیز به عنوان نیروهای احتیاط در کنار آنها خواهند بود.
5-گردان هشتم (نیروهای ویژه) گارد جمهوری مأموریتش در جناچ چپ خیابان 40 متری است.
6-گردان اول از تیپ 49 مأموریتش در جناح چپ بندر و همچنین جناح راست گردان هشتم (نیروهای گارد جمهوری) است.
همانطور که در هر عملیاتی مرسوم است، نیروهای مذکور از پشتیبانی توپخانه، واحدهای موشکی، هواپیما، هلی کوپتر و واحدهای زرهی برخوردار بودند.
در واقع تیپ 26 زرهی و نیروهای احتیاط محور شمالی همه به عنوان نیروهای پشتیبانی کننده نیروهای عمل کننده در نظر گرفته شده بودند.
بنا به گزارشهای اطلاعاتی،نیروهای اسلامی موجود در خرمشهر و اطراف آن خود را برای مقابله با حمله ما آماده کرده بودند. گزارشهای اطلاعاتی واصله از عوامل ما در خرمشهر حاکی از این بود که شخصی به نام شیخ شریف اقدام به گردآوری نیرو کرده و آنها را تشویق به جنگ و جهاد میکند.»
از روز 23 مهرماه سال 1359، ستونی از تانکها به سوی بندر حرکت کردند. سرهنگ دوم ستاد «هشامالربیعی» فرمانده گردان سوم از نیروهای گارد جمهوری میگفت: «ما با مقاومت شدیدی مواجه شدیم به نحوی که بیش از 100 نفر از نیروهایمان کشته و 45 نفر زخمی شدند. نمیدانستیم از کدام جهت به سوی ما شلیک میشود...
منبع: ایسنا